1 ای خداوند دشمنانم چه بسیار شدهاند. بسیاری به ضد من برمی خیزند.
2 بسیاری برای جان من میگویند: «به جهت او در خداخلاصی نیست.» سلاه. [1]
3 لیکن توای خداوند گرداگرد من سپر هستی، جلال من و فرازنده سر من.
4 به آواز خود نزدخداوند میخوانم و مرا از کوه مقدس خوداجابت مینماید. سلاه.
5 و اما من خسبیده، به خواب رفتم و بیدارشدم زیرا خداوند مرا تقویت میدهد.
6 ازکرورهای مخلوق نخواهم ترسید که گرداگرد من صف بستهاند.
7 ای خداوند، برخیز! ای خدای من، مرابرهان! زیرا بر رخسار همه دشمنانم زدی؛ دندانهای شریران را شکستی.نجات از آن خداوند است و برکت تو بر قوم تو میباشد. سلاه.
8 نجات از آن خداوند است و برکت تو بر قوم تو میباشد. سلاه.