1 پس مقصود عمده از این کلام این است که برای ما چنین رئیس کهنهای هست که درآسمانها بهدست راست تخت کبریا نشسته است، [1] [2]
2 که خادم مکان اقدس و آن خیمه حقیقی است که خداوند آن را برپا نمود نه انسان.
3 زیرا که هررئیس کهنه مقرر میشود تا هدایا و قربانی هابگذراند؛ و از این جهت واجب است که او را نیزچیزی باشد که بگذراند.
4 پس اگر بر زمین می بود، کاهن نمی بود چون کسانی هستند که به قانون شریعت هدایا را میگذرانند. [3]
5 و ایشان شبیه و سایه چیزهای آسمانی را خدمت میکنند، چنانکه موسی ملهم شد هنگامی که عازم بود که خیمه را بسازد، زیرا بدو میگوید: «آگاه باش که همهچیز را به آن نمونهای که در کوه به تو نشان داده شد بسازی.» [4]
6 لکن الان او خدمت نیکوتر یافته است، به مقداری که متوسط عهدنیکوتر نیز هست که بر وعده های نیکوتر مرتب است.
7 زیرا اگر آن اول بیعیب میبود، جایی برای دیگری طلب نمی شد.
8 چنانکه ایشان را ملامت کرده، میگوید: «خداوند میگوید اینک ایامی میآید که با خاندان اسرائیل و خاندان یهوداعهدی تازه استوار خواهم نمود.
9 نه مثل آن عهدی که با پدران ایشان بستم، در روزی که من ایشان را دستگیری نمودم تا از زمین مصربرآوردم، زیرا که ایشان در عهد من ثابت نماندند. پس خداوند میگوید من ایشان را واگذاردم. [5]
10 وخداوند میگوید این است آن عهدی که بعد از آن ایام با خاندان اسرائیل استوار خواهم داشت که احکام خود را در خاطر ایشان خواهم نهاد و بردل ایشان مرقوم خواهم داشت و ایشان را خداخواهم بود و ایشان مرا قوم خواهند بود. [6]
11 ودیگر کسی همسایه و برادر خود را تعلیم نخواهدداد و نخواهد گفت خداوند را بشناس زیرا که همه از خرد و بزرگ مرا خواهند شناخت. [7]
12 زیرابر تقصیرهای ایشان ترحم خواهم فرمود وگناهانشان را دیگر به یاد نخواهم آورد.»پس چون «تازه» گفت، اول را کهنه ساخت؛ و آنچه کهنه و پیر شده است، مشرف بر زوال است. [8]
13 پس چون «تازه» گفت، اول را کهنه ساخت؛ و آنچه کهنه و پیر شده است، مشرف بر زوال است.