107:0.1 اگر چه پدر جهانی شخصاً در بهشت، درست در مرکز جهانها، سکونت دارد، در واقع در کرات فضا در اذهان فرزندان بیشمار زمانش نیز حضور دارد، چرا که به صورت ناصحان اسرارآمیز در آنها ساکن است. پدر جاودان در همان حال که از فرزندان انسانی سیارهای خود بسیار فاصله دارد در ارتباطی تنگاتنگ با آنان قرار دارد.
107:0.2 تنظیم کنندگان واقعیت مهر پدر هستند که در روان انسانها عینیت یافتهاند. آنها وعدۀ حتمی دوران زندگانی جاودانۀ انسان هستند که در درون ذهن انسان محبوس میباشند؛ آنها جوهر شخصیت کمال یافتۀ انسان پایان دهنده هستند که او میتواند در زمان پیش مزه کند. انسان از طریق صعود جهان به جهان تدریجاً در تکنیک الهیِ زندگی مطابق خواست پدر گام به گام خبره میشود، تا این که در واقع به حضور الهی پدر بهشتی خود دست مییابد.
107:0.3 خداوند پس از این که به انسان فرمان داد کامل باشد، حتی آنطور که او کامل است، به صورت تنظیم کننده فرود آمده است تا در دستیابی به سرنوشت آسمانی که بدین گونه مقرر گشته شریک تجربی انسان شود[1]. قطعۀ خداوند که در ذهن انسان سکنی میگزیند خاطر جمعی مطلق و کاملی است که انسان میتواند در پیوند با این تنظیم کنندۀ الهی، که از خداوند آمد تا انسان را بیابد و حتی در روزهای بودن در جسم او را به فرزندی برساند، پدر جهانی را پیدا کند.
107:0.4 هر انسانی که یک پسر آفریننده را دیده است پدر جهانی را دیده است، و آن کس که در او یک تنظیم کنندۀ الهی سکونت دارد پدر بهشتی در او ساکن است[2]. هر انسانی که به طور هشیارانه یا غیرهشیارانه از راهبری تنظیم کنندۀ ساکن در خود اطاعت میکند مطابق خواست خداوند زندگی میکند. آگاهی از حضور تنظیم کننده آگاهی از حضور خداوند است. پیوند ابدی تنظیم کننده به عنوان یک همیار جهانی الوهیت با روان تکاملی انسان تجربۀ راستین پیوند ابدی با خداوند است.
107:0.5 این تنظیم کننده است که در درون انسان آن اشتیاق خاموشی ناپذیر و آرزوی بیوقفه برای خداگونه شدن، برای دستیابی به بهشت، و در آنجا در پیشگاه شخص واقعیِ الوهیت پرستش منبع بیکران هدیۀ الهی را ایجاد میکند. تنظیم کننده حضور زندهای است که در واقع فرزند فانی را با پدر بهشتیاش پیوند میدهد و او را به پدر نزدیکتر و نزدیکتر میسازد[3]. تنظیم کننده برابرساز جبران کنندۀ ما پیرامون تنش عظیم جهانی است که با فاصلۀ جدایی انسان از خداوند و با درجۀ جزئی بودن او در مقایسه با جهانی بودن پدر جاودان ایجاد میشود.
107:0.6 تنظیم کننده جوهر مطلق یک موجود بیکران است که در درون ذهن یک مخلوق متناهی محبوس است، که بسته به انتخاب چنین انسانی میتواند این پیوند موقت خداوند و انسان را سرانجام به اوج رساند و در واقع پیدایش موجودی جدید را برای خدمت بیپایان در جهان به فعل درآورد. تنظیم کننده آن واقعیت الهی جهان است که این حقیقت را که خداوند پدر انسان است واقعیت میبخشد. تنظیم کننده قطبنمای خطاناپذیر کیهانی انسان است که روان را همیشه و بدون لغزش به سوی خداوند رهنمون میشود.
107:0.7 در کرات تکاملی مخلوقات صاحب اراده سه مرحلۀ کلی رشد و نمو وجود را میپیمایند: از هنگام ورود تنظیم کننده تا رشد نسبتاً کامل، در حدود سن بیست سالگی در یورنشیا، ناصحان گاهی اوقات تغییر دهندگان فکر نامیده میشوند. از این هنگام تا رسیدن به سن بصیرت، در حدود چهل سالگی، ناصحان اسرارآمیز تنظیم کنندگان فکر نامیده میشوند. از رسیدن به سن بصیرت تا هنگام رهایی از جسم، آنها اغلب به صورت کنترل کنندگان فکر مورد اشاره قرار میگیرند. این سه مرحلۀ حیات انسانی هیچ ربطی به سه مرحلۀ پیشرفت تنظیم کننده در نسخهبرداری ذهن و تکامل روان ندارد.
107:1.1 از آنجا که تنظیم کنندگان فکر از جوهر الوهیت اولیه هستند، هیچ کس نمیتواند پیرامون طبیعت و منشأ آنان با اطمینان سخن بگوید؛ من فقط میتوانم روایات سلوینگتون و باورهای یوورسا را بازگو کنم؛ من فقط میتوانم توضیح دهم که ما این ناصحان اسرارآمیز و موجودات مرتبط به آنان در سرتاسر جهان بزرگ را چگونه تلقی میکنیم.
107:1.2 اگر چه در رابطه با نحوۀ اعطای تنظیم کنندگان فکر نظرات گوناگونی وجود دارد، در مورد منشأ آنان چنین تفاوتهایی وجود ندارد. همگی توافق دارند که آنان مستقیماً از نزد پدر جهانی، اولین منبع و مرکز، میآیند. آنها موجودات آفریده شده نیستند؛ آنها موجوداتی به اجزا تقسیم شده هستند که در بر گیرندۀ حضور واقعی خدای بیکران میباشند. تنظیم کنندگان به همراه بسیاری از همیاران آشکار ناشدهشان، ربانیت رقیق نشده و مخلوط نشده، اجزای کامل و کاهش نیافتۀ الوهیت هستند؛ آنها از خدا هستند، و تا جایی که ما قادریم تشخیص دهیم، آنها خدا هستند.
107:1.3 ما زمان آغاز وجود جداگانۀ آنها، گذشته از مطلق بودن اولین منبع و مرکز، را نمیدانیم؛ ما تعداد آنها را نیز نمیدانیم. ما قدر بسیار اندکی پیرامون دوران زندگانی آنها میدانیم، تا این که آنها در سیارات زمان وارد شوند که در اذهان بشری سکنی گزینند، اما از آن زمان به بعد ما با پیشروی کیهانی آنها تا زمان به سرانجام رسیدن سرنوشت سهگانۀ آنها کمابیش آشنا هستیم: نیل به شخصیت از طریق پیوند با یک فراز یابندۀ انسانی، نیل به شخصیت از طریق فرمان پدر جهانی، یا رهایی از تکالیف شناخته شدۀ تنظیم کنندگان فکر.
107:1.4 اگر چه ما نمیدانیم، چنین میپنداریم که با گسترش جهان، و به تدریج که تعداد کاندیداهای پیوند با تنظیم کننده افزایش مییابد، تنظیم کنندگان دائماً فردیت مییابند. اما به همین اندازه ممکن است که ما در تلاش برای تعیین یک کمیت عددی برای تنظیم کنندگان در خطا باشیم. همچون خود خداوند، این قطعاتی که از طبیعت غیرقابل درک او برخوردارند ممکن است به طور وجودگرایانه بیکران باشند.
107:1.5 تکنیک منشأ تنظیم کنندگان فکر یکی از کارکردهای آشکار ناشدۀ پدر جهانی است. ما دلایل بسیاری داریم باور داشته باشیم که هیچیک از همیاران مطلق دیگر اولین منبع و مرکز در تولید اجزای پدر دست ندارند. تنظیم کنندگان صرفاً و برای ابد هدایای الهی هستند؛ آنها متعلق به خدا و از خدا هستند، و همانند خداوند هستند.
107:1.6 آنها در رابطهشان با مخلوقاتِ پیوندی مهری آسمانی و خدمتی معنوی را آشکار میسازند که عمیقاً تأیید کنندۀ این اعلان میباشد که خداوند روح است. اما علاوه بر این خدمت متعالی کار زیادی صورت میگیرد که هرگز برای انسانهای یورنشیا آشکار نشده است. همچنین ما به طور کامل نمیفهمیم که هنگامی که پدر جهانی از خود موجودی را اهدا میکند تا بخشی از شخصیت یک مخلوق زمان باشد، به راستی دقیقاً چه رخ میدهد. پیشرفت فرازگرایانۀ پایان دهندگان بهشت نیز هنوز احتمالات کاملی را که ذاتی این شراکت آسمانی انسان و خداوند است آشکار نساخته است. در تحلیل نهایی، اجزای پدر باید هدیۀ خدای مطلق به آن مخلوقاتی باشد که سرنوشتشان در بر گیرندۀ امکان نیل به خداوند به صورت مطلق است.
107:1.7 همانطور که پدر جهانی الوهیت پیش شخصی خود را به اجزای مختلف تقسیم میکند، روح بیکران نیز قسمتهایی از روح پیش ذهن خود را فردیت میدهد تا در روانهای تکاملی انسانهای در حال بقای سریِ پیوندِ روح ساکن شوند و در واقع با آنها پیوند یابند. اما طبیعت پسر جاودان بدین نحو به قطعات گوناگون قابل تقسیم نیست؛ روح پسر اولیه یا پراکنده است و یا به طور مجزا شخصی است. مخلوقاتِ با پسر پیوند یافته با عطایای انفرادی روح پسران آفرینندۀ پسر جاودان یگانه میشوند.
107:2.1 تنظیم کنندگان به صورت موجوداتی باکره فردیت مییابند، و سرنوشت همگیشان این است که ناصحانی رهایی یافته، پیوند یافته، و یا شخصیت یافته شوند. ما چنین میپنداریم که هفت رستۀ تنظیم کنندۀ فکر وجود دارد، گر چه ما در مجموع این تقسیمات را نمیفهمیم. ما اغلب به صورت زیرین به رستههای مختلف اشاره میکنیم:
107:2.2 1- تنظیم کنندگان باکره، آنهایی که در مأموریتهای اولیۀ خود در اذهان کاندیداهای تکاملی برای بقای جاودانه خدمت میکنند. طبیعت الهی ناصحان اسرارآمیز برای ابد ثابت است. همچنین طبیعت تجربی آنها همینطور که در ابتدا از دیوینینگتون رهسپار میشوند ثابت است؛ تفاوت متعاقب تجربی نتیجۀ تجربۀ واقعی در خدمت در جهان است.
107:2.3 2- تنظیم کنندگان پیشرفته، آنهایی که یک دوره یا دورههای بیشتر به همراه مخلوقات صاحب اراده در کراتی خدمت کردهاند که در آنها پیوند نهایی میان هویت مخلوق زمان و یک بخش منحصر به فردِ روح سومین منبع و مرکز که در جهان محلی تجلی یافته رخ میدهد.
107:2.4 3- تنظیم کنندگان متعال، آن ناصحانی که در ماجرای زمان در کرات تکاملی خدمت کردهاند، اما شرکای بشری آنها به دلیلی بقای جاودانه را نپذیرفتند، و آنهایی که متعاقباً به ماجراهای دیگر در انسانهای دیگر در کرات دیگر در حال تکامل تخصیص یافتهاند. یک تنظیم کنندۀ متعال گر چه بیش از یک ناصح باکره الهی نیست، از تجربۀ بیشتری برخوردار گشته است، و در ذهن بشری کارهای بیشتری میتواند انجام دهد که یک تنظیم کنندۀ کم تجربهتر نمیتواند انجام دهد.
107:2.5 4- تنظیم کنندگان ناپدید شده. در اینجا در تلاشهای ما برای دنبال نمودن دوران زندگانی ناصحان اسرارآمیز وقفهای رخ میدهد. یک مرحلۀ چهارمی از خدمت وجود دارد که ما دربارۀ آن اطمینان نداریم. ملک صادقها آموزش میدهند که تنظیم کنندگان مرحلۀ چهارم در مأموریت جداگانه هستند. آنها در حال گشت و گذار در جهان جهانها هستند. پیامآوران منفرد به این باور تمایل دارند که آنها با اولین منبع و مرکز یگانه هستند. آنها در حال بهرهوری از دورهای از معاشرت طراوت بخش با خود پدر هستند. و کاملاً ممکن است که یک تنظیم کننده بتواند در حال گشت زنی در جهان بنیادین باشد و به طور همزمان با پدر همه جا حاضر یگانه باشد.
107:2.6 5- تنظیم کنندگان رهایی یافته، آن ناصحان اسرارآمیزی که برای ابد از خدمت زمان برای انسانهای کرات درحال تکامل رهایی یافتهاند. ما نمیدانیم که کارکرد آنها چیست.
107:2.7 6- تنظیم کنندگان پیوند یافته — پایان دهندگان — آنهایی که با مخلوقات در حال فراز ابرجهانها، یاران ابدیتِ فرازگرایان زمانِ سپاه بهشتیِ نهایت یگانه شدهاند. تنظیم کنندگان فکر معمولاً با انسانهای در حال فراز زمان پیوند مییابند، و در داخل و خارج از اَسندینگتون با چنین انسانهای در حال بقا ثبت نام میشوند. آنها مسیر موجودات فرازگرا را دنبال میکنند. به نظر میرسد که تنظیم کننده به دنبال پیوند با روان در حال فراز تکاملی از سطح مطلق وجودگرایانۀ جهان به سطح متناهی تجربیِ همیاری عملی با یک شخصیت در حال فراز تبدیل میشود. یک تنظیم کنندۀ پیوند یافته، در حالی که تمامی کاراکتر طبیعت وجودگرای الهی را حفظ میکند، با دوران زندگانی در حال فراز یک انسان در حال بقا به طور ناگسستنی وصل میشود.
107:2.8 7- تنظیم کنندگان شخصیت یافته، آنهایی که با پسران بهشتیِ در جسم ظهور یافته، به همراه بسیاری که در طول اقامت انسانی به تمایز غیرمعمول دست یافتهاند، خدمت کردهاند، اما تابعین آنها بقا را نپذیرفتند. ما دلایلی داریم که باور کنیم چنین تنظیم کنندگانی بر مبنای توصیههای قدمای ایامهای ابرجهانِ مأموریتشان شخصیت یافتهاند.
107:2.9 راههای بسیاری وجود دارد که این اجزای اسرارآمیز پدر میتوانند به واسطۀ آنها طبقهبندی شوند: مطابق مأموریت جهانی، از طریق اندازهگیری موفقیت در سکنی گزینی در یک فرد انسان، یا حتی توسط تبار نژادیِ کاندیدای انسانی برای پیوند.
107:3.1 کلیۀ فعالیتهای جهان که به اعزام، مدیریت، رهنمود، و بازگشت ناصحان اسرارآمیز از خدمت در تمامی هفت ابرجهان مربوط است به نظر میرسد که در کرۀ مقدس دیوینینگتون متمرکز باشد. تا جایی که من میدانم، هیچکس به غیر از تنظیم کنندگان و سایر موجودات پدر در آن کره نبوده است. احتمال دارد که موجودات پیش شخصی آشکار ناشدۀ بیشمار دیوینینگتون را به عنوان یک کرۀ پایگاه با تنظیم کنندگان قسمت میکنند. ما حدس میزنیم که این وجودهای همیار به طریقی با خدمت کنونی و آیندۀ ناصحان اسرارآمیز مربوط باشند. اما ما واقعاً نمیدانیم.
107:3.2 هنگامی که تنظیم کنندگان فکر به پدر باز میگردند، به قلمرو منشأ فرضی، دیوینینگتون، برمیگردند؛ و احتمالاً به عنوان بخشی از این تجربه، تماسی واقعی با شخصیت بهشتی پدر و نیز با تجلی ویژۀ ربانیت پدر که گزارش شده در این کرۀ اسرارآمیز واقع شده، صورت میگیرد.
107:3.3 اگر چه ما تا اندازهای پیرامون تمامی هفت کرات اسرارآمیز بهشت میدانیم، پیرامون دیوینینگتون کمتر از سایرین میدانیم. موجوداتی که از مرتبت بالای معنوی هستند فقط سه فرمان الهی دریافت میکنند، و آنها از این قرارند:
107:3.4 1- همیشه احترام کافی برای تجربه و عطایای ارشدها و مافوقان خود نشان دهند.
107:3.5 2- همیشه نسبت به محدودیتها و بیتجربگی کوچکترها و زیردستانشان باملاحظه باشند.
107:3.6 3- هرگز سعی در فرود آمدن در سواحل دیوینینگتون نکنند.
107:3.7 من اغلب فکر کردهام که برای من کاملاً بیفایده است که به دیوینینگتون بروم؛ من احتمالاً قادر نخواهم بود هیچیک از موجودات مقیم آنجا به جز کسانی نظیر تنظیم کنندگان شخصیت یافته را ببینم، و من آنها را در جاهای دیگر دیدهام. من بسیار مطمئنم که هیچ چیز واقعاً ارزشمند یا سودمند برای من، هیچ چیز ضروری برای رشد و تکامل من، در دیوینینگتون وجود ندارد. در غیر اینصورت رفتن من به آنجا قدغن نمیشد.
107:3.8 از آنجا که نمیتوانیم پیرامون طبیعت و منشأ تنظیم کنندگانِ دیوینینگتون چیزی بیاموزیم، و یا قدر اندکی میتوانیم بیاموزیم، ناچاریم از هزار و یک منبع مختلف اطلاعات جمعآوری کنیم، و لازم است این اطلاعات انباشته شده را گردآوری نموده، به هم پیوند داده، و مرتبط سازیم تا چنین دانشی آموزنده باشد.
107:3.9 بیباکی و خردی که توسط تنظیم کنندگان فکر به نمایش گذارده میشود نشان میدهد که آنها تحت یک آموزش فوقالعاده گسترده و دامنهدار قرار گرفتهاند. از آنجا که آنها شخصیت نیستند، این آموزش باید در مؤسسات آموزشی دیوینینگتون صورت گیرد. بدون شک تنظیم کنندگان بینظیر شخصیت یافته پرسنل مدارس آموزشی تنظیم کنندگان دیوینینگتون را تشکیل میدهند. و ما میدانیم که ریاست این گروه مرکزی و سرپرست را تنظیم کنندۀ شخصیت یافتۀ کنونیِ اولین پسر بهشتیِ رستۀ میکائیل، در تکمیل اعطای هفتگانهاش به نژادها و مردمان قلمرو جهانش، به عهده دارد.
107:3.10 ما در واقع قدر بسیار اندکی دربارۀ تنظیم کنندگان شخصیت نیافته میدانیم؛ ما فقط با انواع شخصیت یافته تماس گرفته و ارتباط برقرار میکنیم. اینها در دیوینینگتون نامگذاری شدهاند و همیشه با نام شناخته میشوند و نه با شماره. تنظیم کنندگان شخصیت یافته به طور دائم در دیوینینگتون اقامت میکنند؛ آن کرۀ مقدس منزلگاه آنان است. آنها تنها با خواست پدر جهانی از آن مکان خارج میشوند. تعداد بسیار اندکی در حوزههای جهانهای محلی یافت میشوند، اما تعداد بیشتری در جهان مرکزی حضور دارند.
107:4.1 گفتن این که یک تنظیم کنندۀ فکر الهی است صرفاً به رسمیت شناختن طبیعت منشأ است. بسیار محتمل است که چنین خلوص ربانیت در بر گیرندۀ جوهر پتانسیل تمامی ویژگیهای الوهیت باشد که میتواند در درون چنین قطعهای از جوهر مطلقِ حضور جهانیِ پدر بهشتی جاودان و بیکران محصور شود.
107:4.2 منبع واقعی تنظیم کننده باید بیکران باشد، و پیش از پیوند با روان فناناپذیر یک انسان در حال تکامل، واقعیت تنظیم کننده باید در مرز مطلق بودن باشد. تنظیم کنندگان در کلیت، از نظر الوهیت، مطلق نیستند، اما در محدودۀ پتانسیلهای طبیعت به اجزا تقسیم شدۀ خود احتمالاً مطلقهای حقیقی هستند. آنها از نظر جهانی بودن واجد شرایط هستند، اما نه از نظر طبیعت. آنها از نظر گستردگی محدود هستند، اما در شدت معنی، ارزش و واقعیت مطلق هستند. به این دلیل ما گاهی اوقات هدایای الهی را به عنوان قطعات واجد شرایط مطلق پدر مینامیم.
107:4.3 هیچ تنظیم کنندهای تاکنون به پدر بهشتی بیوفا نبوده است. رستههای پایینتر مخلوقات شخصی ممکن است گاهی اوقات با همنوعان بیوفا به ستیز برخیزند، اما تنظیم کنندگان هرگز؛ آنها در گسترۀ آسمانی خود برای خدمت به مخلوق و کارکرد جهانی متعال و خطاناپذیر هستند.
107:4.4 تنظیم کنندگان شخصیت نیافته فقط برای تنظیم کنندگان شخصیت یافته قابل رویت هستند. رستۀ من، پیامآوران منفرد، به همراه ارواح الهام یافتۀ تثلیث، میتوانند از طریق پدیدههای واکنشی روحی به حضور تنظیم کنندگان پی ببرند؛ و حتی سرافیمها گاهی اوقات میتوانند درخشش روحیِ همیاری فرضی با حضور تنظیم کنندگان را در اذهان مادی انسانها تشخیص دهند؛ اما در واقع هیچیک از ما قادر نیستیم حضور واقعی تنظیم کنندگان را تشخیص دهیم، مگر این که آنها شخصیت یافته باشند، گر چه طبیعت آنها در پیوند با شخصیتهای پیوند یافتۀ انسانهای در حال فرازِ کرات تکاملی قابل مشاهده است. نامرئی بودن عمومیِ تنظیم کنندگان قویاً حاکی از منشأ و طبیعت الهی والا و منحصر به فرد آنان است.
107:4.5 یک نور ذاتی، یک درخشش روحی وجود دارد که با این حضور الهی همراه است، و به طور کلی با تنظیم کنندگان فکر تداعی شده است[4]. در جهان نبادان این درخشش بهشتی به طور گسترده به عنوان ”نور هدایت“ شناخته شده است؛ در یوورسا آن به نام ”نور حیات“ نامیده میشود[5][6]. در یورنشیا این پدیده گاهی اوقات به عنوان آن ”نور حقیقی که هر انسانی را که به دنیا میآید منور میسازد“ مورد اشاره واقع شده است[7].
107:4.6 برای کلیۀ موجوداتی که به پدر جهانی دست یافتهاند، تنظیم کنندگان شخصیت یافتۀ فکر مرئی هستند. تنظیم کنندگان متعلق به کلیۀ مراحل، به همراه تمامی موجودات، وجودها، روحها، شخصیتها، و مظاهر روحی دیگر توسط آن شخصیتهای متعالی آفریننده که منشأ در الوهیتهای بهشت دارند، و مسئولیت دولتهای عمدۀ جهان بزرگ را به عهده دارند همیشه قابل تشخیص هستند.
107:4.7 آیا به راستی میتوانید اهمیت حقیقی سکنی گزینیِ تنظیم کننده را درک کنید؟ آیا واقعاً عمیقاً درک میکنید این که یک قطعۀ مطلق از الوهیت مطلق و بیکران، پدر جهانی، در شما سکنی میگزیند و با طبیعت متناهی انسانی شما پیوند مییابد به چه معنی است؟ هنگامی که انسان فانی با یک قطعۀ واقعی از علت وجودگرایانۀ کل جهان هستی پیوند مییابد، هرگز نمیتوان هیچ حد و مرزی برای سرنوشت چنین مشارکت بیسابقه و غیرقابل تصور قرار داد[8]. در ابدیت، نه تنها انسان بیکرانیِ الوهیت عینی را کشف خواهد کرد، بلکه همچنین پتانسیل پایان ناپذیر قطعۀ عینی همین خداوند را. تنظیم کننده همیشه شگفتی خداوند را به شخصیت انسانی آشکار خواهد ساخت، و هیچگاه این آشکارسازی آسمانی نمیتواند به پایان رسد، زیرا تنظیم کننده از خدا است و برای انسان فانی مثل خدا است.
107:5.1 انسانهای تکاملی تمایل دارند که به ذهن به عنوان یک میانجیگری کیهانی میان روح و ماده بنگرند، چرا که این، آنطور که برای شما قابل تشخیص است، به راستی کارکرد اصلی ذهن است. از این رو برای انسانها کاملاً دشوار است تصور کنند که تنظیم کنندگان فکر دارای ذهن هستند، چرا که تنظیم کنندگان قطعات خداوند در یک سطح مطلق واقعیت هستند که نه تنها پیش شخصی است بلکه همچنین بر تمامی واگراییهای انرژی و روح مقدم است. در یک سطح یکتاگرایانه که مقدم بر تفکیک انرژی و روح است ذهن هیچ کارکرد میانجیگرایانه ندارد، زیرا تباینی وجود ندارد که نیاز به میانجیگری داشته باشد.
107:5.2 از آنجا که تنظیم کنندگان میتوانند برنامهریزی کنند، کار کنند، و مهر بورزند، باید از نیروهای فردی برخوردار باشند که متناسب با ذهن است. آنها از توان نامحدود برای ارتباط با یکدیگر برخوردارند، یعنی کلیۀ اشکال ناصحانی که بالاتر از گروههای اول یا باکره هستند. در رابطه با طبیعت و مقصود ارتباطات متقابلشان، ما میتوانیم قدر بسیار اندکی را آشکار سازیم، زیرا نمیدانیم. و علاوه بر آن ما میدانیم که آنها باید به طریقی از ذهن برخوردار باشند، در غیر اینصورت هرگز نمیتوانند شخصی شوند.
107:5.3 ذهنیت تنظیم کنندۀ فکر همانند ذهنیت پدر جهانی و پسر جاودان است — آنچه که نیای اذهان عامل پیوند است[9].
107:5.4 نوع ذهن که در یک تنظیم کننده تصور میشود باید مشابه عطیۀ ذهنی انواع بیشمار دیگر موجودات پیش شخصی باشد که ظاهراً به همین ترتیب منشأ در اولین منبع و مرکز دارند. اگر چه بسیاری از این رستهها در یورنشیا آشکار نشدهاند، همگی آنها کیفیتهایی ذهنی از خود آشکار میسازند. همچنین برای این فردیتهای الوهیت اولیه ممکن است که با انواع بیشمار در حال تکامل موجودات غیرانسانی و حتی با یک تعداد محدود از موجودات غیرتکاملی که ظرفیت پیوند با چنین قطعات الوهیت را در خود به وجود آوردهاند یگانه شوند.
107:5.5 هنگامی که یک تنظیم کننده با روان فناناپذیر در حال تکامل مورانشیاییِ انسان بقا یافته پیوند مییابد، ذهن تنظیم کننده فقط میتواند به صورت وجودی که جدا از ذهن مخلوق ادامه میدهد تعیین هویت شود، تا این که انسان در حال صعود به سطوح روحی پیشرفت جهان دست یابد.
107:5.6 این ارواح مرحلۀ ششم، پس از دستیابی به سطوح پایان دهندۀ تجربۀ فرازگرا، به نظر میرسد برخی عوامل ذهنی را که نمایانگر یک پیوند فازهای مشخص اذهان انسانی و تنظیم کننده هستند و سابقاً به عنوان رابط میان فازهای الهی و بشریِ چنین شخصیتهای فرازگرا عمل کردهاند، دگردیس میکنند. این کیفیت تجربی ذهنی احتمالاً عطیۀ تجربیِ الوهیت تکاملی — ایزد متعال — را ”تعالی میبخشد“ و متعاقباً افزایش میدهد.
107:6.1 همانطور که تنظیم کنندگان فکر در تجربۀ مخلوق مورد مواجهه واقع میشوند، حضور و هدایت یک نفوذ روحی را آشکار میسازند. تنظیم کننده در واقع یک روح است، روح خالص، اما بیش از روح. ما هرگز قادر نبودهایم که ناصحان اسرارآمیز را به گونهای رضایت بخش طبقهبندی کنیم؛ تمامی آنچه که میتوان با قطعیت در مورد آنها گفت این است که آنها به راستی خداگونه هستند.
107:6.2 تنظیم کننده امکان جاودانگی انسان است؛ انسان امکان شخصیتیِ تنظیم کننده است. تنظیم کنندگان منحصر به فرد شما کار میکنند تا به امید جاودانه ساختن هویت موقتتان شما را روحی سازند. تنظیم کنندگان مملو از مهر زیبا و خود - ارزانی کنندۀ پدر روحها هستند. آنها به راستی و به طور الهی شما را دوست دارند؛ آنها زندانیان امید روح هستند که در اذهان انسانها محبوس میباشند. آنها شدیداً مشتاق دستیابی اذهان انسانی شما به ربانیت هستند تا تنهاییشان پایان یابد، تا به همراه شما از محدودیتهای جامۀ مادی و پوشاک زمان رهایی یابند.
107:6.3 مسیر شما به بهشت مسیر دستیابی به روح است، و طبیعت تنظیم کننده آشکارسازی طبیعت روحی پدر جهانی را به طور وفادارانه برملا میسازد. تنظیم کننده ممکن است فراتر از صعود بهشتی و در مراحل پس پایان دهندۀ دوران زندگانی جاودان با شریک بشری روزگار پیشین در غیر از خدمت روحی تماس گیرد؛ اما صعود بهشت و دوران زندگانی پایان دهنده شراکت میان انسان خداشناس در حال معنویتیابی و خدمت روحانی تنظیم کنندۀ آشکار کنندۀ خداوند است.
107:6.4 ما میدانیم که تنظیم کنندگان فکر روح هستند، ارواح خالص، ظاهراً ارواح مطلق. اما تنظیم کننده همچنین باید چیزی بیش از واقعیت منحصر به فرد روحی باشد. علاوه بر ذهنیت مورد حدس، عوامل انرژی خالص نیز وجود دارند. اگر به خاطر داشته باشید که خداوند منبع انرژی خالص و روح خالص است، زیاد مشکل نخواهد بود که اجزای او به صورت هر دو در نظر گرفته شوند. این یک واقعیت است که تنظیم کنندگان فضا را روی مدارهای آنی و جهانی جاذبۀ جزیرۀ بهشت میپیمایند.
107:6.5 این که ناصحان اسرارآمیز با مدارهای مادی جهان جهانها بدین شکل مرتبطند به راستی حیرتآور است. اما این یک واقعیت باقی میماند که آنها در سرتاسر کل جهان بزرگ روی مدارهای مادی - جاذبه به طور برقآسا حرکت میکنند. کاملاً ممکن است که آنها حتی در سطوح فضای بیرونی رخنه کنند. آنها قطعاً میتوانند حضور جاذبۀ بهشت را به داخل این نواحی دنبال کنند، و گر چه نوع شخصیت من میتواند مدارهای ذهنی عامل پیوند را همچنین فراتر از مرزهای جهان بزرگ بپیماید، ما هرگز نسبت به کشف حضور تنظیم کنندگان در نواحی ناشناختۀ فضای بیرونی مطمئن نبودهایم.
107:6.6 و با این وجود، در حالی که تنظیم کنندگان مدارهای مادی - جاذبه را به کار میگیرند، همانند آفرینش مادی تحت تسلط آن نیستند. تنظیم کنندگان اجزای نیای جاذبه هستند، نه پیامدهای جاذبه؛ آنها در یک سطح جهانی وجود که فرضاً مقدم بر ظهور جاذبه است به اجزای مختلف تقسیم شدهاند.
107:6.7 تنظیم کنندگان از زمان اعطای خود تا روز رهاییشان برای رهسپاری به دیوینینگتون، به دنبال مرگ طبیعیِ تابعان انسانیشان، هیچ استراحتی ندارند. و آنهایی که تابعانشان از دروازههای مرگ طبیعی عبور نمیکنند حتی این فراغت موقت را نیز تجربه نمیکنند. تنظیم کنندگان فکر نیازی به دریافت انرژی ندارند؛ آنها انرژی هستند، از بالاترین و الهیترین نوع انرژی.
107:7.1 تنظیم کنندگان فکر شخصیت نیستند، اما وجودهای واقعی هستند؛ آنها به راستی و به طور کامل فردیت یافتهاند، گر چه در حالی که در انسانها سکنی میگزینند، در واقع هرگز شخصیت نمییابند. تنظیم کنندگان شخصیتهای حقیقی نیستند؛ آنها واقعیتهای حقیقی هستند، خالصترین نوع واقعیت که در جهان جهانها شناخته شده است — آنها حضور الهی هستند. این قطعات شگفتانگیز پدر گر چه شخصی نیستند، معمولاً به عنوان موجودات و گاهی اوقات، به خاطر فازهای معنوی خدمت کنونیشان به انسانها، به عنوان وجودهای روحی مورد اشاره قرار میگیرند.
107:7.2 اگر تنظیم کنندگان فکر شخصیتهایی نیستند که از امتیازات اراده و قدرت انتخاب برخوردار باشند، پس چگونه میتوانند افراد انسانی را انتخاب نمایند و داوطلب سکنی گزیدن در این مخلوقات کرات تکاملی شوند؟ این یک سؤال آسان برای پرسیدن است، اما احتمالاً تاکنون هیچ موجودی در جهان جهانها پاسخ دقیق آن را نیافته است. حتی رستۀ شخصیت من، پیامآوران منفرد، اعطای اراده، انتخاب، و عشق در آن وجودهایی را که شخصی نیستند به طور کامل نمیفهمد.
107:7.3 ما اغلب پنداشتهایم که تنظیم کنندگان فکر باید در کلیۀ سطوح پیش شخصیِ انتخاب از اراده برخوردار باشند. آنها داوطلب سکنی گزیدن در موجودات بشری میشوند. آنها برای دوران زندگانی جاودان انسان طرحریزی میکنند. آنها مطابق شرایط انطباق مییابند، تغییر و تبدیل، و جایگزین میشوند، و این فعالیتها دلالت بر ارادۀ راستین دارد. آنها به انسانها عطوفت دارند. آنها در بحرانهای جهان دست به عمل میزنند. آنها همیشه منتظرند تا مطابق انتخاب بشری قاطعانه عمل نمایند، و اینها تماماً واکنشهای بسیار ارادی هستند. در کلیۀ وضعیتهایی که به حوزۀ ارادۀ بشری مربوط نیست، آنها بدون شک رفتاری را به نمایش میگذارند که بر اعمال قدرتی که از هر نظر معادل اراده، حداکثر تصمیمگیری است، دلالت دارد.
107:7.4 پس چرا اگر تنظیم کنندگان فکر از اراده برخوردارند، تابع خواست بشری هستند؟ ما باور داریم که دلیل آن این است که ارادۀ تنظیم کننده، گر چه طبیعتش مطلق است، تجلی پیش شخصی دارد. خواست بشری در سطح شخصیتیِ واقعیت جهان عمل میکند، و در سراسر کیهان چیز غیرشخصی — ناشخصی، زیرشخصی، و پیش شخصی — همواره نسبت به خواست و اَعمال شخصیتِ موجود واکنشمند است.
107:7.5 در سراسر یک جهانِ موجودات آفریده شده و انرژیهای ناشخصی ما مشاهده نمیکنیم که خواست، اراده، انتخاب، و عشق جدا از شخصیت تجلی یابد. به جز در تنظیم کنندگان و سایر وجودهای مشابه ما شاهد کارکرد این ویژگیهای شخصیت در ارتباط با واقعیتهای غیرشخصی نیستیم. این درست نیست که یک تنظیم کننده زیرشخصی نامیده شود. همچنین صحیح نیست که چنین وجودی به صورت فوق شخصی مورد اشاره قرار گیرد، اما کاملاً جایز است که چنین موجودی پیش شخصی نامگذاری شود.
107:7.6 برای موجودی از نوع ما این اجزای الوهیت به عنوان هدایای الهی شناخته میشوند. ما تصدیق میکنیم که منشأ تنظیم کنندگان الهی است، و این که آنها در بر گیرندۀ گواه و نمایش محتملِ حفظ امکان ارتباط مستقیم و نامحدود توسط پدر جهانی با هر یک و کلیۀ مخلوقات مادی در سراسر قلمروهای عملاً نامحدود او میباشند، و تمام این امر کاملاً جدا از حضور او در شخصیتهای پسران بهشتی او یا از طریق خدمات روحانی غیرمستقیم در شخصیتهای روح بیکران میباشد.
107:7.7 هیچ موجود آفریده شدهای وجود ندارد که از میزبانی برای ناصحان اسرارآمیز شادمان نشود، اما هیچ رستهای از موجودات به جز مخلوقات تکاملی صاحب اراده که از سرنوشت پایان دهنده برخوردارند بدین شکل مورد سکنی واقع نمیشود.
107:7.8 [عرضه شده توسط یک پیامآور منفرد اُروانتان.]